آسیبهای عاطفی و روانی ناباروری
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۲۶۷۴۹
بهزاد قربانی، در ششمین روز از پویش حمایت از زوجهای نابارور که از ۳۰ اردیبهشت تا ۵ خرداد و با هدف افزایش آگاهی عمومی درباره ابعاد مختلف ناباروری برگزار میشود، به موضوع «ملاحظات روانشناختی دربارهی ناباروری» اشاره کرد و افزود: ناباروری یک موضوع صرفاً بیولوژیک و پزشکی نیست و ابعاد گوناگون عاطفی و روانی، زناشویی و اجتماعی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روانپزشک درباره آثار روانشناختی ناباروری توضیح داد: ابعاد روانشناختی ناباروری را در سه سطح یا منظر میتوان بررسی کرد. نخست، آثار روانی و عاطفی ناباروری بر خود فرد، دوم آثار روانشناختی ناباروری بر روابط زوجین و سوم، آثار روانشناختی ناشی از برخورد و رفتارهای اطرافیان.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه ابنسینا درباره آثار و پیامدهای شخصی ناباروری گفت: به لحاظ علمی اثبات شده است که فردی که مشکل ناباروری دارد، یعنی علت ناباروری به او برمیگردد، سطوح بالایی از اضطراب را تجربه میکند. بنابراین، اختلالات اضطرابی مهمترین عارضه روانی ناباروری است. افزون بر این، فردی که به لحاظ پزشکی علت ناباروری به او برمیگردد، ممکن است با مشکلات دیگری همچون افسردگی، ضعف اعتماد به نفس و میل به انزوا درگیر شود. اغلب این افراد احساس گناه یا احساس نقص و کاستی میکنند و این امر باعث میشود نتوانند در وجوه دیگر زندگی نیز دچار اختلال عملکرد شوند. البته، این مشکلات ممکن است همسر او را نیز درگیر کند. یعنی همسر نیز از روی همدلی و همراهی و تلاش برای اینکه فرد بهتنهایی بار این فشار را به دوش نکشد و با برچسب ناباروری مواجه نشود، ممکن است دچار این عوارض شود.
قربانی ادامه داد: ناباروری بر روابط بین زوجین نیز اثرگذار است، چه روابط عاطفی، کلامی و غیرجنسی و چه روابط جنسی. به لحاظ جنسی، به دلیل تمرکز بیش از حد زوجین بر فرزندآوری، هدف زوجین از رابطه جنسی فقط بچهدار شدن و این ارتباط یک ارتباط تکلیفی میشود و وقتی این امر رخ نمیدهد، زوجین از رابطه زناشویی طفره میروند. به لحاظ عاطفی نیز، به دلیل استرسها و بار روانی ممکن است این مشکل باعث شود زوجین از هم دور شوند، روابطشان دچار تنش شود و دیگر نتوانند همدیگر را تحمل کنند. بنابراین، لازم است زوجین توجه کنند که فرزندآوری نباید همه ابعاد زندگی آنها را تحتالشعاع قرار دهد. داشتن فرزند تنها یک بخش از زندگی خانوادگی است و زوجین نباید با تمرکز بیش از حد بر این موضوع، وظایف خود نسبت به یکدیگر را از یاد ببرند و نباید اجازه بدهند مشکل ناباروری امکان لذت بردن از دیگر بخشهای زندگی را از آنها بگیرد و نقش همسری را کمرنگ کند. زوجهای نابارور باید بدانند که اتفاقاً در مسیر تشخیص و درمان ناباروری که میتواند سخت و طولانی باشد، بیش از هر زمان به همدلی و همراهی با یکدیگر نیاز دارند و با حمایت عاطفی از یکدیگر بهتر میتوانند با فشارها و استرسهای این مسیر مقابله کنند. همچنین، اگر زوجی متوجه شدند که مشکل ناباروری در حال آسیب زدن به روابط آنهاست، حتماً باید از مشاوره و زوجدرمانی کمک بگیرند و اجازه ندهند این آسیبها بیشتر و بیشتر شود.
این روانپزشک درباره تأثیرات رفتارهای اطرافیان بر زوجهای نابارور گفت: متأسفانه گاهی خانوادهها و اطرافیان با برخوردهای نادرست باعث افزایش فشار روانی بر این زوجها میشوند. پرسشهای مکرر دربارهی اینکه چرا بچهدار نمیشوید، هشدارهایی مثل اینکه دارد دیر میشود و حتی واکنشهای ترحمآمیز، اگرچه از سر دلسوزی است، اما اغلب نتیجهای جز افزایش فشار روانی ندارد. این نوع مواجهه ممکن است باعث شود زوجها به تدریج از جمعهای خانوادگی و معاشرتهای اجتماعی فاصله بگیرند و دچار انزوا شوند و این احساس انزوا خود به اضطراب و افسردگی دامن میزند. بنابراین، توصیه میشود که خانوادهها و اطرافیان زوجهای نابارور به هیچوجه از آنها چیزی نپرسند یا راهکار و توصیه به آنها ارائه نکنند. در واقع باید بیاموزیم که این موضوع جزو حریم شخصی و خصوصی افراد است و ما حق نداریم درباره آن پرسش یا اظهار نظر کنیم. مطمئن باشیم اگر زوجی نیازمند مشورت یا درد دل باشند خودشان پیشقدم میشوند و با افرادی که خودشان صلاح میدانند در این خصوص صحبت میکنند.
قربانی در پایان یادآور شد: هدف اصلی مجموعه ابنسینا از برگزاری پویش حمایت از زوجهای نابارور، افزایش آگاهی عمومی درباره ناباروری است و همانطور که در ابتدا گفته شود، ناباروری فقط یک مسئله پزشکی نیست. همانطور که در بیماریهای دیگر، مانند سرطان، باید به وجوه عاطفی و روانی بیماری و حمایت روانی از بیمار توجه کرد، در ناباروری نیز لازم است به این موضوع توجه شود و بهویژه با افزایش آگاهی عمومی، بهتدریج درباره مواجهه درست خانوادهها و جامعه با زوجهای نابارور فرهنگسازی شود.
منبع: خبرگزاری مهرمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: درمان ناباروری تک فرزندی زوج های نابارور زوج ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۲۶۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
وحید محمود قره باغ؛ "شاید بتوان کشته شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته شدن هزاران و میلیونها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است. " این جملات گونتر آندرس، فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی است؛ زمانی که میخواست عمق فاجعه بمباران هستهای هیروشیما را به تصویر بکشد. کسی که توانسته بود از آلمان نازی فرار کند و این کلمات او به خوبی میتواند در قالب یک موضوع و یا به عبارتی فاجعه، تروما اجتماعی را تبیین کند.
تروما واژهای یونانی به معنای زخم است و اصطلاحا به هر ضربه و شوکی گفته میشود که از بیرون بر بدن و یا روان شخص وارد شود. در ابتدا تروما تنها مختص به پزشکی و جراحی بود و به زخم یا جراحتی اطلاق میشد که عامل خارجی داشت. به مرور این واژه وارد حوزه روانشناسی شد و از این رو یکی از انواع گونههای تروما، ترومای روانی (روان زخم) و همچنین ترومای اجتماعی است. فراموش نکنیم، غالب بیماریهایی که انسان را دچار میکند، ریشه روانی دارد.
ترومای روانی ضربهای است که بر روح و روان انسان وارد میشود که به دنبال خود اثرات سوء و ویرانگری را به دنبال دارد. از سویی ترومای اجتماعی حوزه بیشتر و وسیعتری را درگیر میکند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند مستقل از محیط و اطرافیان زندگی کند. در واقع اتفاقاتی ناگواری که برای جوامع رخ میدهد، نمونه بارزی از ترومای اجتماعی است. از جمله این موارد میتوان به تلاطم و تشنجهایی اشاره کرد که گاه به کشتار نیز منجر میشود.
همچنین جنگ، قحطی، خشونت، سرکوبی، بی عدالتی و بیماری از عوامل ترومای اجتماعی هستند. متاسفانه آثار و عواقب مربوط به تروما، ماندگار بوده و شخص و جامعه دیگر جامعه قبلی نخواهد بود. ضمن اینکه ترومای اجتماعی، تالمات خود را به نسلهای آتی نیز سرایت میدهد. ناگفته نماند افسردگی، اختلال خواب، هراس، پوچ انگاری، بی تفاوتی، بی اعتمادی به دیگران، عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس از نشانههای تروماست.
هر چند ترومای اجتماعی قابل درمان است، ولی شرایط و ملزومات خاص خود را میطلبد. امید بخشی به منظور افزایش روحیه یکی از مهمترین عوامل جهت برون رفت از ترومای اجتماعی است. همچنین نگرش گذرا نسبت به گذشته نیز میتواند در این مقوله کارساز باشد. هر چند این مهم نیاز به مهارت و حتی آموزشهای خاص است. از سویی هر چند برخی جوامع با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند، ولی غالب جوامع نیز قادر نیستند و به ناچار از آسیبهای عمیق، ماندگار و جدی آن در امان نخواهند بود.
شکل ۱. برخی مجموعهها با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند.
ترومای اجتماعی درد و رنجی همگانی است و همت و بینش جمعی میطلبد. در نهایت به همان گونه که در روان شناسی یک انسان بالغ گاهی حتی از یک کودک نیز آسیب پذیرتر است، جامعه نیز نسبت به ترمای روانی شخصی میتواند بسیار آسیب پذیرتر باشد، صدمههای که در نهایت فرد فرد جامعه را متاثر میکند. ترومای اجتماعی همچون فرهنگی غلط است به مانند هوای آلودهای میماند که جامعه تنفس میکند. وقتی شخصی دچار ترومای روانی میشود، نه تنها خود که جامعه را نیز درگیر میکند. حال تصور کنید که افراد کثیری به این بیماری دچار شوند و در واقع تاثیرات سو آن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این وضعیت بی شباهت به تکثیر ویروسها برای بیماری یک مجموعه نیست.
در ترومای اجتماعی، اشخاصی بیشترین تاثیر را دارند که نه تنها تعادل خود را حفظ میکنند بلکه جامعه را به سوی ثبات سوق میدهند. تاثیر این افراد به مانند نوشدارویی برای جوامع است. در ترومای اجتماعی افراد میبایست به جای بغرنج کردن شرایط به بهبود آن فکر کنند و به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی اشخاص و یا برخی مجموعهها بگیرند، باید به فکر همگرایی باشند.
هر چند مهربانی، عطوفت، همدلی و همزبانی در همه مواقع کارساز نیست، ولی در برخی شرایط و موقعیتهای حاد راهگشاست. ترومای اجتماعی مستقل از اینکه در مدت کوتاه و یا زمان طولانی بر جامعه عارض شود، برای درمان نیاز به زمان دارد و به مانند بیماری میماند که هر چند آمدنش لحظهای است، ولی مدتهای مدیدی جوامع را درگیر میکند. امید که مجموعه ها، مهارتها و مقاومتهای لازم برای غلبه بر این چالش بزرگ را کسب کرده و بهره ببرند.